جغد شب

جغد پر می‌زند و در شب واژگانِ جادو می‌خواند

جغد شب

جغد پر می‌زند و در شب واژگانِ جادو می‌خواند

جغد شب
آخرین مطالب

افیون تکرار و آوای معوج

چهارشنبه, ۲۲ فروردين ۱۳۹۷، ۱۲:۱۲ ب.ظ

 

 

 

«در زندگی زخم‌هایی هست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا می‌خورد و می‌خراشد. این دردها را نمی‌شود به کسی اظهار کرد...» و برای رهایی از چنگالش بایستی آنچنان با خود دوره‌اش کنی که از هر معنایی تهی شود. چونان شعری و نغمه‌ای در چرخه‌ی تکرار دائمی‌اش بیافکنی، با آن روز را به شب برسانی و شب را به صبح، تا که دیگر از آن شعر هیچ واژه نشنوی و از آن نغمه هیچ حس نگیری.

صفحه‌ی خاطرات آوای او را بایستی بی‌شمار دفعه در گرامافون ذهن بچرخانی، تا که سوزن تک‌تک شیارها را تا مرز صاف‌شدگی بخراشد و آخر فقط صدایی گنگ و نامفهوم از حلق شیپور اسرافیل بیاید بیرون. بایستی چنان بی‌وقفه و بی‌رحمانه به آواز احزان گوش سپرد که اندوه چکه‌چکه چون عرقی گناه‌آلود از مجراهای تن تراود.

این جعبه‌ی موسیقی را بایستی پیوسته کوک کرد و رقاصه‌ی گردانش را به رقص گرفت. بایستی چنان بی‌رحمانه کوکش کرد که چرخ‌دهنده‌های آن را دیگر کششی نباشد؛ بایستی چنان صدای آن را بیرون کشید که دیگر آوایی از آن برنیاید و رقصانکش خاموش، روی یک پا در هوا بماند.

صدایی هست که بایستی دوره‌اش کرد و شب به شب، پیش از خفتن بر آستان روح دوباره به آن گوش جان سپرد، تا که عاقبت نفرت از تک‌تک زیر و بم‌هایش در جان بخزد و دیگر جز صوتی ناموزون و آوایی گنگ، هیچ از آن نفهمی. آن نفرت را هم باید چنان به تیغ تکرار سپرد تا خارهایش ساییده و صاف گردد و از آن هیچ نماند جز تیغه‌ای که نمی‌برد.

بایستی چنان به آن خورشید تابان حقیقت خیره شوی و پرتو درخشان نورش را به جان بخری تا که کور شوی و همه‌جا سیاه شود و تاریکی دنیا را باور کنی، چه که عالم به نور ظاهری روشن شده و در پس این پرده‌ی نور، جهانی بس تاریک‌تر، بس نحس‌تر نهفته‌ است.

شرح این رنج و محنت را بایستی کتابی نوشت و آن را دوباره و دوباره و دوباره، خواند و خواند و خواند و واژگان که در جان ریشه دواندند، آتش فراموشی به باغ کلمات انداخت و آن کتاب را، آن طالع نحس را، به کام دوزخ افکند.

برای رهایی از چنگال این دردهاست که بایست خودِ درد را افیون ساخت و با آتش به جنگ آتش رفت. بایست درد را با دردی بس شگرف‌تر شست و رُفت.

غم و اندوه دردی است که بایستی تکرار گردد.

اشک درمان نیست؛ زخم را بایستی با خون شست.

  • آرائیل

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی